بیماری تب مالت یا بروسلوز که در حیوانات به نام سقط جنین واگیر مرسوم است،یکی از بیماریهای عفونی قابل انتقالبین انسان و حیوان میباشد و با نامهایدیگری نظیر: تب مواج، تب دیوانه وتب مدیترانهای نیز نامیده میشود. این بیماری در تمام فصول سالوجود دارد، اما در بهار و پاییز یعنیزمان زایش و شیردهی دامها بیشتردیده میشود.
بروسلوز به عنوان یکی از مهمترین بیماریهای مشترک انسان و دام محسوب می گردد. عوامل شناخته شده بیماری ، طیف وسیعی از پستانداران اهلی و وحشی را مبتلامیازند.
این بیماری به علت ایجاد سقط جنین در دام ، کاهش تولید شیر، عقیمی و نازایی و از دست رفتن ارزشهای اقتصادی دامهای مبتلا و همچنین به علت ابتلای انسان به بیماری تب مالت ،
این بیماری همواره از دو بعد اقتصادی و بهداشتی مورد توجه قرار می گیرد.
دامهای مبتلا به بروسلوز ، معمولاَ در اولین دوره آبستنی سقط جنین نموده و
در هنگام سقط جنین نموده و در هنگام سقط و تا مدتی پس از آن ، با دفع
ترشحات به شدت آلوده رحمی ، باعث آلودگی محیط ، مزارع و مراتع گردیده که
خود زمینه آلودگی را برای سایر حیوانات گله و نیز انسان فراهم می سازد.
دفع دوره ای باکتری عامل بیماری از طریق شیر حیوانات مبتلا و نیز دفع
باکتری از طریق ترشحات رحمی در دامهای فاقد علائم بالینی و سقط جنین نیز
مخاطرات فراوانی را برای سایر دامها و همچنین انسان در بر دارد. با وجود
اینکه از شناخت بیماری تا کنون بیش از یک قرن سپری گشته ، بروسلوز هنوز هم
در بسیاری از کشورهای جهان ، بویژه کشورهای مدیترانه ای و خاورمیانه ،
همچنان به عنوان به عنوان یکی از مهمترین بیماریهای مشترک انسان و دام و از
مهمترین معضلات بهداشتی جوامع مطرح می باشد وتنها تعداد محدودی از کشورهای
جهان این بیماری را ریشه کن نموده یا در آستانه ریشه کنی قرار دارند
مبارزه با این بیماری وکنترل و ریشه کنی آن به دلیل کثرت گونه ای عوامل بیماریزا و کثرت گونه ای حیوانات میزبان ، دوام نسبتاَ قابل توجه باکتری عامل بیماری در محیط ، عدم کفایت برنامه های واکسیناسیون برای ریشه کنی بیماری و لزوم شناسایی و حذف دامهای عامل انتشار بیماری در مقاطع خاص از اجرای برنامه های مبارزه و لزوم هزینه شدن سرمایه های سنگین اقتصادی، همواره در بسیاری از کشورهای جهان ، با دشواریها و مشکلات عدیده مواجه بوده است.
عامل بیماری:
نوعی باکتری بهنام «بروسلا» میباشد. این میکروبدارای چند نوع است. نوعی از باکتریکه عمدتا در گوسفند و بز دیده میشود،مهمترین عامل بیماری در انسان است.
میزبان و شرایط زیستمحیطی:
تب مالت بیشتر بیماری مردان بالغبه خصوص کشاورزان،
دامدارانچوپانان، قصابان، سلاخان، دامپزشکانمیباشد. کارمندان
آزمایشگاهها نیز درمعرض خطر ویژه قرار دارند اما درکشور ما چون زنان و
کودکان نیزدوشادوش مردان به امور دامداریمشغولند در معرض خطر قرار
دارند،به همین دلیل ۵۵ درصد مبتلایان رامردان و بقیه را زنان و
کودکان تشکیلمیدهند. در شرایطی که مراکز پرورشدام استانداردهای
بهداشتی را نداشتهباشد تب مالت شایعتر است.
تراکم درمراتع بارندگی، نبود نور خورشید واقدامهای غیربهداشتی در فرآیند فراهمکردن شیر و گوشت همگی زمینهانتشار بروسلوز را مساعد میکنند.محیط اطراف گاوی که میتواند از خودمیکروب دفع کند به شدت آلوده کنندهاست.
عامل بیماری در شرایط محیطیمناسب از نظر رطوبت، در ادرار ومدفوع
حیوانات هفتهها و گاه ماههازنده میماند. این باسیل در پنیر تازه
وغیر پاستوریزه حاصل از شیرخام تاهشت هفته زنده میماند و با
منجمدکردن از بین نمیرود. این ارگانیسم تاچهل روز در خاک خشک
آلوده بهادرار، مدفوع و ترشحات واژن ومحصولات زایمان حیوان مبتلا،
زندهمیماند و در خاک مرطوب خیلیبیشتر مقاومت دارد.
بروسلا در ادرار ۶ روز در گرد وخاک ۶ هفته و در آب و خاک تا
۱۰هفته و در کره تا ۴ ماه باقی میماند ودر مدفوع حیوانات در هوای
آزاد ۱۰۰روز و در دمای ۸ درجه سانتی گرادبیش از یکسال باقی میماند،
اینباکتری در ماست به علت وجوداسیدلاکتیک قادر به زندگی نیست ودر
دمای ۶۰ درجه به مدت ۱۰ دقیقهنابود میشود.
راههای سرایت بیماری به انسان:۱ – به صورت تماس مستقیم
بابافتهای حیوان آلوده نظیر خون،ترشحات رحمی و ترشحات جنینسقط
شده.
۲ – به صورت غیرمستقیم از راه
– مصرف شیرخام و فرآوردههایلبنی آلوده خصوصا پنیر تازه، خامه،سرشیر و کره
– انتقال تنفسی از طریقافشانههای موجود در هوای آغل واصطبل آلوده یا آزمایشگاه
– فرو رفتن سر سوزن سرنگحاوی واکسنهای حیوانی به دستانسان
علایم بیماری: دوره نهفتگیبیماری (از زمان تماس با منبع
عفونتتا بروز علایم) اغلب بین ۱ تا ۳ هفتهاست، ولی گاهی تا ۶ ماه
میباشد. براساس شدت بیماری، علایم به سهشکل حاد، تحت حاد و مزمن
بروزمیکند.
شکل حاد: بیمار دچار لرزناگهانی، درد عمومی بدن به خصوصدرد پشت و
تعریق شدید میشود;اشتهای خود را از دست میدهد و دچارضعف و سستی
میگردد، ضمنا ازشروع علایم بیش از ۳ ماه نمیگذرد.
شکل تحت حاد: آغاز آنبیسروصدا میباشد. شکایت اصلیبیمار از ضعف و خستگی است. از آغازبیماری نیز ۳ تا ۱۲ ماه میگذرد.
شکل مزمن: اگر از زمانتشخیص بیماری بیش از یک سالبگذرد و فرد هنوز مبتلا باشد مزمنگفته میشود.
افرادی که دچار تب، بیاشتهایی،درد عضلانی و تعریق شبانه بوده
وسابقه تماس با دامهای آلوده یامشکوک به تب مالت را
عنوانمینمایند یا از فرآوردههای لبنی آلودهاستفاده نمودهاند، لازم
است برای انجامآزمایش به پزشک مرکز بهداشتی -درمانی ارجاع گردند.
درمان: رژیمهای درمانیمتفاوتی برای درمان بیماران مبتلا بهتب
مالت توصیه میشود، لیکن هیچگاهاز یک دارو به تنهایی در درمان
بیمارنباید استفاده کرد (مگر در زمانحاملگی و با توصیه پزشک).
طولدوره درمان حداقل ۸ هفته (دو ماه)میباشد.
راههای پیشگیری از بیماریتب مالت در انسان:
۱ – خودداری از مصرف مواد لبنیمشکوک مانند شیرخام، پنیر تازه،خامه و سرشیر غیرپاستوریزه
۲ – استفاده از شیر و فرآوردههایلبنی به صورت پاستوریزه، در
صورتدر دسترس نبودن شیر پاستوریزه باجوشاندن شیر به مدت حداقل ده
دقیقهبعد از جوش آمدن، به از بین رفتن کلیهعوامل میکروبی مطمئن
شوید.
۳ – استفاده از ماسک تنفسی درهنگام کار با فضولات حیوانی یا ورودبه اصطبل
۴ – دور نگه داشتن حیوانات ازمحل زندگی انسان
۵ – استفاده از دستکش، کلاه،ماسک، عینک و روپوش مناسب دردامپزشکان، دامداران و پرسنلکشتارگاهها.
۶ – آموزش طرز تهیه پنیر تازه بهکلیه خانوارهای روستایی; به
این طریقکه ابتدا شیر را به مدت ۱۰ دقیقهجوشانیده و در همان حالت
به ازای هر۳ لیتر شیر یک لیوان آب ماست و یا بهیک لیتر شیر ۲۵۰
گرم ماست ترشاضافه کرده پس از دلمه شدن و جداشدن پنیر از آب
مقدار لازم نمک به آناضافه کرده با پارچه صافی آبگیری وپس از
سفت شدن مصرف نمایید. اگرپنیر به صورت غیر پاستوریزه و بدونجوشاندن
شیر تهیه شود حداقلبایستی دو ماه در آب نمک نگهداری وسپس مصرف
شود.
۷ – گزارش کتبی بیماری به مرکزبهداشت شهرستان و استان.
تب مالت در حیوانات
در گاو، گوسفند، بز، سگ، شتر وخوک نیز بیماری مشاهده شده است.
تذکر: تب مالت در دامها از طریقجفتگیری دامها، مصرف شیر از
دامآلوده، انتقال تنفسی در هوای آغل واصطبل، تماس با ترشحات رحمی
دامآلوده یا جفت و جنین سقط شده آلودهمنتقل میشود.
راههای پیشگیری در دامها:
۱ – واکسیناسیون گوسالههای مادهدر سن ۳ تا ۶ ماهگی با واکسن مربوط
۲ – واکسیناسیون بره و بز غاله از ۳ماهگی تا یک ماه قبل از جفتگیری باواکسن مربوط.
۳ – جدانمودن دامهای سقط شدهاز بقیه گله و جلوگیری از تماسمستقیم با ترشحات رحمی، جنینی وجفت دامهای سقط شده
۴ – خونگیری و انجام آزمایشهایلازم بر روی دامهای مشکوک وهدایت دامهای آلوده به کشتارگاه
۵ – اقدامات بهداشتی شامل تهیه وتدارکات محیط زیست تمیز برایگلههای گاو و گوسفند و دفع صحیحادرار و مدفوع آنها.
عوارض بروسلوز
شیوع عوارض بروسلوز بین ۱ – ۳۰ درصد است و بین بیمارانمبتلا به
بروسلا ملی تنسیس چون بیماریزایی بیشتری داردعوارض بیشتری نیز
ایجاد میکند; بطور کلی با به تأخیرانداختن درمان بیش از ۶۰ روز
عوارض بیماری در هر ارگانیدیده میشود. گسترش باکتری به خون در
ایجاد عوارضدخالت دارد، ولی بعضی عوارض بیماری مربوط به واکنش
بدننسبت به آنتی ژن میکروب بروسلا میباشد.
استخوانها و مفاصل
اختلالات مفصلی شایعترین عارضه بروسلوز است و در ۲۰درصد تا ۶۰
درصد بیماران اتفاق میافتند. التهاب مفصل دراکثر بیمارانی که از درد
کمر شاکی هستند دیده میشود. التهابچرکی مفصل و التهاب واکنش ایجاد
شده ممکن است بهمفاصل بزرگ و کوچک گسترش پیدا کند، ولی در
مفاصلبزرگ (مثل مفصل لگن، زانو، آرنج) شایعتر است.
عفونت استخوان در بروسلوز نادر است و معمولا در مهرههایکمری
دیده میشود، مداخله جراحی به جز در مورد تخلیهآبسههای اطراف
مهرههای کمری به ندرت مورد نیاز است.
کبد و کیسه صفرا
کبد احتمالا همیشه در بروسلوز درگیر میشود، اما اغلب بدوننشانه
است. بزرگی کبد در ۲۰ – ۳۰ درصد بیماران اتفاقمیافتد. تستهای
عملکردی کبد در آزمایشهای متوالیتغییراتی را نشان خواهد داد، ولی
زردی واضح نادر است.عامل بروسلوز در نمونهبرداری کبد بیمارانی که
تستعملکردی طبیعی نیز دارند، دیده شده است.
هپاتیت بروسلوزی کاملا با درمان بهبود پیدا میکند و سی روزبعد از هپاتیت بروسلوزی معمولا اتفاق نمیافتد.
آبسههای چرکی ناشی از بروسلوز، کبد و طحال در بروسلاکانیس شایعتر است.
التهاب کیسه صفرا ناشی از بروسلوز یکی دیگر از عوارضنادر بروسلوز است.
دستگاه گوارش
عوارض جهاز هاضمه در بیش از ۷۰ درصد بیماران بروسلوزیدیده میشود
و نشانههای آن شامل تهوع، استفراغ، کاهشوزن، یبوست، اسهال و درد
شکم میباشد.
بروسلوز رودهای ممکن است شبیه حصبه باشد با تظاهراتبالینی عمومی که تظاهرات گوارشی در آن واضحتر است.
التهاب حاد روده کوچک و بزرگ در بروسلوز نوع ملیتنسیس دیده میشود.
خون
تظاهرات خونی بروسلوز شامل کم خونی، کاهش پلاکتها،کاهش سلولهای سفید خون و اختلالات انعقادی میباشد.
قلب و عروق
اندوکاردیت (التهاب پوشش داخلی قلب) در کمتر از ۲ درصدبیماران
بروسلوزی اتفاق میافتد و اغلب شایعترین عارضهایاست که باعث مرگ
این بیماران میشود.
سیستم اعصاب
بروسلوز باعث سردرد و افسردگی در اکثر بیماران میشود. هرچند
درگیری سیستم اعصاب مرکزی در کمتر از ۵ درصدبیماران اتفاق میافتد.
سندرمهای عصبی (شامل التهابپردههای مغزی، اختلالات اعصاب محیطی و
آنوریسم مغزی واتساع قطعهای از یک رگ خونی که مربوط به ضعف یا
نقصجدار آن در نتیجه بیماری یا آسیب است) در بروسلوز گزارششده
است.
بروسلا ملی تنسیس نسبت به سایر گونهها بیشتر مسؤولعوارض عصبی
میباشد. گرفتاری زوج هشت عصبجمجمهای موجب کری یک طرفه یا دو
طرفه و علایم وزوزگوش میشود. اعصاب جمجمهای دیگری که درگیر
میشوندزوج ۲-۴-۶ میباشد. بنابراین ممکن است منجر به اختلالبینایی
به صورت گذرا و یا ندرتا دایمی گردد. باید توجه داشتکه افسردگی و
اضطراب، تحریکپذیری و دمانس (زوالعقل) میتوانند از عوارض بروسلوز
باشند و در هر بیماری باعلایم افسردگی باید به دو بیماری فکر کرد:
۱ – بروسلوز
۲ – کم کاری تیروئید
در گرفتاری اعصاب محیطی گرفتاری عصب سیاتیک شایعتراست.
پوست و بافت نرم
شیوع عوارض پوستی از ۱۱-۱/۵ درصد گزارش شده است. باتوجه به
ورود میکروب بروسلا از طریق خراش جلدی عوارضجلدی به صورت ضایعات
پوستی بخصوص روی بازو ممکناست دیده شود. این ضایعات ممکن است به
صورت راشهایسرخکی شکل یا پتشی یا کهیری شکل و خارش دار باشند;علت
آن را حساسیت به آنتیژنهای بروسلا میدانند. ایجادزخمهای مزمن
به دلیل تلقیح میکروب بروسلا در کارگرانکشتارگاه مورد توجه قرار
گرفته است و توانستهاند بروسلا رااز ترشحات زخم جدا نمایند.
دستگاه ادراری تناسلی
اختلالات کلیوی نادر است اگر چه پیلونفریت (التهاب کلیه
ولگنچه)، گلومرونفریت (التهاب دوطرفه و غیرچرکی کلیه کهدر درجه
اول گلومرولها را فرا گرفته است) موضعی و منتشرو آبسههای کلیوی در
بروسلوز گزارش شده، ولی اورکیت(التهاب بیضه) خیلی شایع است و در
۲۰ درصد بیماران مرددیده میشود.
عقیمی در بروسلوز کمتر از اریون دیده میشود. التهابپروستات از
عوارض نسبتا نادر است که با علایم تکرر ادرار واحساس درد در دفع
ادرار خودنمایی میکند. در زنان دردهنگام قاعدگی، قطع قاعدگی، و
اختلال در خونریزی و سیکلقاعدگی. التهاب دهانه رحم، التهاب رحم و
لولههای رحمی وآبسههای لگنی ممکن است دیده شود. بروسلوز در
طیحاملگی انسان میتواند به سقط بینجامد.
عوارض چشمی
یکی از راههای ورود عامل بروسلوز به بدن ملتحمه چشماست;
بنابراین التهاب چشم از تظاهرات آن میباشد که در نوعملی تنسیس
شایعتر است. گرفتاری صلبیه، شبکیه حتیگرفتاری عصب بینایی ممکن
است در بروسلوز دیده شود. ازعوارض نادر چشمی گلوکوم (آب سیاه)
میباشد که موجبدرد و افزایش فشار چشم میگردد.
عفونت عودکننده
بیماران بروسلوز بعد از درمان حتی در کشورهای غربی تا ۱۰درصد دچار
عود میشوند; این امر احتمالا به علت وضعیتداخل سلولی عامل بروسلوز
است که باعث حفظ آن در مقابلبرخی آنتیبیوتیکها و مکانیسم دفاعی
میزبان میشود. عوداغلب در عرض چند ماه پس از عفونت اولیه رخ
میدهد ولیممکن است تا دو سال پس از درمان به ظاهر موفق نیز
اتفاقافتد. در افرادی که احتمال بروز این عفونت بالاست تشخیصیا
شناسایی عود بیماری از آلوده شدن مجدد انسان با عاملبروسلوز کار
دشواری است.
خلاصه مطلب ..
بروسلوز یک بیماری عفونی است که در انسان به شکل تبمالت و در
دامها به صورت سقط جنین تظاهر میکند. مهمترینراه ورود میکروب به
بدن حیوان از طریق دستگاه گوارشاست که به وسیله علوفه آلوده و
زباله به حیوان سرایت میکندو باعث شیوع بیماری میگردد. کارکنان
کشتارگاهها،فروشگاههای گوشت، دامداریها بیشتر در معرض ابتلا به
اینبیماری هستند. این بیماری در گاو، خوک، بز و گوسفندمشاهده
میگردد.
بیماری از طریق مصرف شیرآلوده به صورت خام وفرآوردههای شیری
آلوده از طریق لوله گوارش به انسانسرایت میکند، ولی گوشت و
فرآوردههای گوشتی کمتر منشأآلودگی میباشند.
علایم تشخیصی: در دامها به صورت سقط جنین و درانسان تب مواج یا دیوانه یا تب مالت ظاهر میگردد.
پیشگیری:
– مصرف شیر پاستوریزه یا جوشانیدن شیر به مدت ۲۰ دقیقه.
– از مصرف شیر حیوانی که تازه سقط جنین کرده خودداریشود.
– از مصرف پنیر و خامه غیرپاستوریزه پرهیز گردد.
– پنیر تازه و بینمک را باید حدود ۲ ماه قبل از مصرف در آبنمک قرار داد.
– قبل از دوشیدن شیر دام باید حتما پستان دام و اطراف آن رابا آب و صابون بخوبی شستشو داد.
– ظروف مخصوص دوشیدن شیر بایستی دربدار و قبلا خوبشستشو داده شود.
– ضدعفونی اصطبلهای آلوده
– واکسیناسیون دامها علیه این بیماری
– رعایت بهداشت در هنگام جاروب کردن اصطبل و طویله
– جفت و بقایای جنین سقط شده را باید سوزاند.
– گوشت حیوانات مبتلا در صورت خوب پخته شدن قابلمصرف
دکتر امید عابدی - 7 آگوست 2012 - سئول کره جنوبی